سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسى از شما نگوید خدایا از فتنه به تو پناه مى‏برم چه هیچ کس نیست جز که در فتنه‏اى است ، لیکن آن که پناه خواهد از فتنه‏هاى گمراه کننده پناهد که خداى سبحان فرماید : « بدانید که مال و فرزندان شما فتنه است » ، و معنى آن این است که خدا آنان را به مالها و فرزندان مى‏آزماید تا ناخشنود از روزى وى ، و خشنود از آنرا آشکار نماید ، و هر چند خدا داناتر از آنهاست بدانها ، لیکن براى آنکه کارهایى که مستحق ثواب است از آنچه مستحق عقاب است پدید آید ، چه بعضى پسران را دوست دارند و دختران را ناپسند مى‏شمارند ، و بعضى افزایش مال را پسندند و از کاهش آن ناخرسندند . [ و این از تفسیرهاى شگفت است که از او شنیده شده . ] [نهج البلاغه]
آخرین منجی
>>میثم طالبی ( جمعه 90/8/6 :: ساعت 1:36 عصر)

اگر دامنه رایگان میخواهید روی لینک زیر کلیک کرده وثبت نام کنید

http://www.FreePremiumDomain.com/


  نوشته های دیگران ()
>>میثم طالبی ( پنج شنبه 90/8/5 :: ساعت 4:45 عصر)

خرید


  نوشته های دیگران ()
>>میثم طالبی ( شنبه 90/6/26 :: ساعت 12:39 عصر)

 آن دل که به یاد تو نباشد دل نیست

                  قلبی که به عشقت نتپد جز گل نیست

 آن کس که ندارد به سر کوی تو راه

                    از زندگی بی ثمرش حاصل نیست



  نوشته های دیگران ()
>>میثم طالبی ( شنبه 90/6/26 :: ساعت 12:39 عصر)

ای باغبـــان در گلستان ، گل را چــــــرا پنهان کنی

                                              چـــــون مااسیر آن گلیم ، از ما چـرا پنهان کنــــی

 آن گــــل دهد بــــوی خدا ، از ما چــــراباشد جـــدا

                                               بـــــــوی خدا را ای خدا ، دیگر چـــــرا پنهان کنـــی

 در انتــظارش عالمی ،حیـــران و ســــرگردان هـــمی

                                                آن آیــــت مخزونه را ، دیگـــر چـــــرا پنهــــان کـــنی

 ظلــــم ستم غـــوغـــا کند ، دنیـا پـــــر از بلوا کنــــد

                                                 درپرده ی غیبت دگر ، منجی چـــرا پنهــــان کنــــی

 ای آگـــه از ســـــر وعلن ، ای خالق لــــــوح قلــــم

                                                 عمرم به پایان شد دگــر ، مهــدی چرا پنهان کنـــی

 مستضعفان را داده ای ، خـــود وعده ی مــلک زمیـــن

                                                  آن وعده ی مستضعفان ، دیگر چـــــرا پنهان کنـــی

  شد نیمه ی شعبان ز نــو ، دل انتظار مــــــاه نـــــو

                                                   این ماه را در پشت ابــر ، دیگر چــــرا پنهان کنــــی

 او مکه هست و او مـنا ، هم سعی باشد هم صفا

                                                   او زمــــزم بی انتها ، زمـــــزم چرا پنهـان کنــــی

 هر جمعه ندبه ســر دهیم ، با یاد مهدی سـردهیم

                                                    هستیم بی مـــولا خدا ، مـــولا چرا پنهان کنــــی


  نوشته های دیگران ()
>>میثم طالبی ( شنبه 90/6/26 :: ساعت 12:39 عصر)

علائم ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ به سه دسته تقسیم می شوند:

دسته اول: علائمی که مخصوص به خود آن حضرت هستند. که هر وقت، بر خود حضرت ظاهر شوند حضرت متوجه قیام خود شده و ظهور می فرمایند، مثل بیرون آمدن شمشیر حضرت از غلاف باز شدن پرچم و علائم دیگر.

دسته دوم


دسته سوم: علائم غیر حتمی، هستند که نشان از نزدیکی ظهور حضرت بوده و رخ دادن آنها حتمی نیست یعنی این احتمال وجود دارد که ظهور بدون این علائم تحقق یابد و در روایات و احادیث معصومین(علیهم السلام) به آنها اشاره شده است

علائم حتمی ظهور

علائم حتمی، علائمی هستند که پیش از ظهور حتما اتفاق خواهند افتاد. با ظهور این علائم، مردم متوجه نزدیک شدن، و به پایان رسیدن شب سیه و ظلمانی می شوند و پس از آن حضرت ظهور می فرمایند و جهان را با عدالت و حکومت خود، از ظلمها و بدیها می رهانند.
در اینجا به تبیین برخی از علائم حتمی ظهور می پردازیم :

 دجّال

دجال شخصی است که در برخی روایات توصیفاتی برای او ذکر شده است مانند دجال مردی چاق،‌سرخ ‌رو، موی سر مجعّد، چشم راست او اعور، چشم او مانند دانه انگوری است که بر روی آب قرار دارد

محل خروج دجال است که در روایات مکآنهای مختلفی برایش نقل شده است از جمله اصفهان، خراسان، سجستان و همچنین سرنوشت دجال که عاقبت به دست چه کسی به هلاکت می‌رسد که در این باره روایات دو دیدگاه را مطرح می‌کنند بعضی قائلند که به دست حضرت عیسی و بعضی به دست حضرت مهدی (عج) جهت اختصار ما در پی ذکر روایات نیستیم.

    سفیانی

در خصوص سفیانی دو دسته روایت داریم:
دسته اول اینکه: پیش از ظهور حضرت حجت (عج) مردی از نسل ابوسفیان خروج می کند که مردی است ظاهرالصلاح و به ذکر خدا مشغول ولی پلید و فریبکار است و دولت عباسی را برای همیشه منقرض می کند و شیعیان زیادی را به قتل می رساند و از ظهور آن حضرت اطلاع می یابد لشگری برای کشتن آن حضرت می فرستد که در بیابان بین مکه و مدینه در زمین فرو می روند.
دسته دوم: اینکه سفیانی جنبه توصیفی داشته باشد نه شخصی یعنی در مقابل هر مرد انقلابی و مصلح راستین یک (یا چند) سفیانی قد علم خواهند کرد.

سید حسنی

بر اساس احادیث و روایات، خروج سید حسنی، ‌از نشانه‌های ظهور حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ است.
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند: سید حسنی جوانی خوش سیماست که از سرزمین دیلم و قزوین برای نصرت و یاری آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ قیام می‌نماید و با بانگی رسا و بیانی شیوا فریاد بر می‌آورد که به یاری آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ برسید و از شما طلب یاری می‌کند. مردان از طالقان که شوق شدید به جهاد دارند به او پاسخ مثبت می‌دهند

سید حسنی، پس از دوران طولانی، زمام امور مناطقی را به دست می‌گیرد و اندکی پیش از ظهور به سوی عراق وکوفه می‌رود و از دیلم و قزوین تا کوفه زمین را از لوث وجود ظالمان پاک می‌کند و سرانجام کوفه را محل اقامت خویش قرار می‌دهد؛ مدتی در کوفه اقامت می‌نمایند و سپس «خبر ظهور مهدی (عج) به ایشان می‌رسد، سید با یارانش به محضر حضرت مشرف می‌شوند و از آن حضرت مطالبه دلایل امامت و موارث انبیاء را می‌نماید.

قیام سید خراسانی

قیام سید خراسانی یکی از علائم و نشانه های ظهور مهدی موعود (عج) معرفی شده است و روایات زیادی در این زمینه نظیر روایت ذیل وجود دارد «خروج خراسانی،‌سفیانی و یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز است.» و در برخی از روایات خراسانی و سفیانی به دو اسب مسابقه تشبیه شده اند که خراسانی از مشرق و سفیانی از مغرب به طرف کوفه در حرکت اند در مجموع از روایات چنین استفاده می شود که قیام سید خراسانی از مشرق زمین آغاز و به سوی عراق به پیش می رود

در مورد صفات جسمانی سید خراسانی نیز برداشتهای متفاوت و گوناگون وجود دارد مثلاً از کلمه «فتی» که در روایات مربوط به سید خراسانی یا حسنی ذکر شده است بعضی جوانی سنی را فهمیده و در نتیجه می گویند سید خراسانی هنگام قیامش، جوان است در حالی که برخی دیگر جوان مردی را معنی مناسب برای آن می دانند و می گویند جوان مردی یکی از ویژگی های سید خراسانی است نه اینکه سید خراسانی هنگام قیام در سنین جوانی قرار داشته باشدیکی دیگر از صفات جسمانی سید خراسانی داشتن خال بر گونه و یا دست راست است و در تفسیر آن نیز احتمالات مختلف وجود دارد که آیا به معنی خال معروف است و یا اینکه از ماده خلل و به معنی آسیب دیدگی و نقص است.

علائم غیر حتمی

علایم غیرحتمی، با ظهور ارتباط استلزامی ندارند، زیرا ممکن است برخی از آنها اصلا واقع نشود ولی ظهور تحقق یابد. و احتمال دارد برخی از نشانه‌ها حادث شود ولی ظهور توأم و همزمان با آنها شکل نگیرد و بدین بیان که: این نشانه‌ها، بیانگر ظرف تحقق ظهور باشند، مانند اینکه گفته شود: نامه رسان هنگامی می‌آید که هوا صاف باشد. منظور این است که نامه رسان در زمان نامساعد بودن هوا نخواهد آمد، نه این که هر وقت هوا صاف بود او می‌آید. در باب علایم ظهور نیز مراد این است که حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ در غیر این اوضاع ظهور نخواهد فرمود، نه این که هر وقت این اوضاع پدیدار شد،‌ حضرتش باید ظهور کند. از مباحث یاد شده بر می‌آید که فساد و... شرط ظهور نبوده بلکه نشانه‌های ظهور هستند.

از جمله علائم غیر حتمی ظهور، گسترش و فراگیر شدن فساد می باشد.
- یکی دیگر از علائمی که در روایات به آن اشاره و تاکید شده است، تعطیلی امر به معروف و نهی از منکر در جهان و خصوصاً در بین مسلمین می باشد

- علامت دیگر که به عنوان علامت آخر الزمان در روایات وارد شده است، ترویج ربا خواری می باشد.

- علامت دیگر، قطع رحم می باشد. در حدیث شریفی از پیامبر وارد شده است که «در آخر الزمان قطع رحم شایع گردیده و مردم به خاطر طعام دادن بر هم منّت گذارند، آنگاه که بزرگترها بر کوچکترها محبت نکنند و حیای کوچکترها بسیار کم شود.»


- یکی دیگر از علائم این است که پدران فرائض مذهبی و دینی را به فرزندان خود یاد ندهند و به فکر یادگیری فرائض الهی و مسائل دینی از ناحیه فرزندان خود نباشند. و در روایت آمده است که پدران به این قانع هستند که فرزندان آنها متاع ناچیزی از دنیا بدست آورند.
- و در روایتی امام صادق ـ علیه‌السّلام ـ به یکی از یاران خود نشانه های ظهور را چنین برمی شمرد:


. هرگاه دیدی که حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند.

. و دیدی که: ظلم و ستم فراگیر شده است.

. و دیدی که: قرآن فرسوده و بدعت‌هائی از روی هوا و هوس،در مفاهیم آن آمده است.

دیدی که: دین خدا (عملاً) توخالی شده، همانند ظرفی که آن را واژگون سازند.

. و دیدی که: طرف‌داران و اهل باطل بر اهل حق پیشی گرفته‌اند.

. و دیدی که: کارهای بد آشکار شده و از آن نهی نمی‌شود و بدکاران بازخواست نمی‌شوند.

. و دیدی که: مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا کنند.

. و دیدی که: افراد (به ظاهر) با ایمان سکوت کرده و سخنشان را نمی‌پذیرند.

. و دیدی که: شخص بدکار دروغ گوید: و کسی دروغ و نسبت ناروای او را رد نمی‌کند.

 و دیدی که: بچه‌ها، به بزرگان احترام نمی‌گذارن

. و دیدی که: قطع پیوند خویشاوندی شود.

و دیدی که:‌ بدکار را ستایش کنند و او شاد شود و سخن بدش به او برنگردد.

 و دیدی که: نوجوانان پسر، همان کنند که زنان می‌کنند. 

 و دیدی که: زنان با زنان ازدواج کنند.

. و دیدی که: انسانها اموال خود را در غیر اطاعت خدا مصرف می‌کنند و کسی مانع نمی‌شود.

. و دیدی که: افراد با دیدن کار و تلاش نامناسب مؤمنین، به خدا پناه می‌برند.

. و دیدی که: مدّاحی دروغین از اشخاص، زیاد شود.

. و دیدی که: همسایه همسایه خود را اذیت می‌کند و از آن جلوگیری نمی‌شود.

. و دیدی که: کافر به خاطر سختی مؤمن، شاد است.

. و دیدی که: شراب را آشکار می‌آشامند و برای نوشیدن آن کنار هم می‌نشینند و از خداوند متعال نمی‌ترسند.

. و دیدی که: کسی که امر به معروف می‌کند خوار و ذلیل است.

. و دیدی که: آدم بدکار در آنچه آن را خداوند دوست ندارد، نیرومند و مورد ستایش است.

. و دیدی که: اهل قرآن و دوستان آنها خوارند. . و دیدی که: راه نیک بسته و راه بد باز است.

. و دیدی که: خانه کعبه تعطیل شده و به تعطیلی آن دستور داده می‌شود.

. و دیدی که: انسان به زبان می‌گوید ولی عمل نمی‌کند.

. و دیدی که: مؤمن، خوار و ذلیل شمرده می‌شود.

. و دیدی که: بدعت و زنا آشکار شود.

. و دیدی که: مردم به شهادت و گواهی ناحق اعتماد کنند.

. و دیدی که: حلال، حرام شود و حرام، حلال گردد.

. و دیدی که: دین براساس میل اشخاص معنی شود و کتاب خدا و احکام آن تعطیل گردد.

. و دیدی که: جرأت بر گناه آشکار شود و دیگر کسی برای انجام آن منتظر تاریکی شب نگردد.

. و دیدی که: مؤمن نتواند نهی از منکر کند مگر در قلبش.

. و دیدی که: ثروت بسیار زیاد در راه خشم خدا خرج گردد.

. و دیدی که: سردمداران به کافران نزدیک شوند و از نیکوکاران دور شوند.

. و دیدی که: والیان در قضاوت رشوه بگیرند.

. و دیدی که: پست‌های مهمّ والیان براساس مزایده است نه بر اساس شایستگی.

. و دیدی که: مردم را از روی تهمت و یا سوءظن بشکند.

. و دیدی که: مرد به خاطر همبستری با همسران خود مورد سرزنش قرار گیرد.

. و دیدی که: زن بر شوهر خود مسلط شود و کارهایی که مورد خشنودی شوهر نیست انجام می‌دهد و به شوهرش خرجی می‌دهد.

. و دیدی که: سوگندهای دروغ به خدا بسیار گردد.

. و دیدی که: مشروبات الکلی بطور آشکار بدون مانع خرید و فروش می‌شود.

. و دیدی که: آشکار قماربازی شود.

. و دیدی که: مردم محترم توسط کسی که مردم از سلطنتش ترس دارند، خوار شوند.

. و دیدی که: نزدیک‌ترین مردم به فرمانداران، آنانی هستند که به ناسزاگویی به ما خانواده عصمت ـ علیهم‌السّلام ـ ستایش شوند.

. و دیدی که: هرکس ما را دوست دارد او را دروغ‌گو خوانده و گواهی‌اش را قبول نمی‌کنند.

. و دیدی که: در گفتن سخن باطل و دروغ بر همدیگر رقابت کنند.

. و دیدی که: شنیدن سخن حق بر مردم سنگین است ولی شنیدن باطل برایشان آسان است.

. و دیدی که: همسایه از ترس زبان به همسایه احترام می‌کند.

 

. و دیدی که: حدود الهی تعطیل شود و طبق هوا و هوس عمل شود.

. و دیدی که: مسجدها طلاکاری (زینت داده) شود.

. و دیدی که: راستگوترین مردم نزد آنها مفتریان درغگو است.

. و دیدی که: بدکاری آشکار شده و برای سخن‌چینی کوشش می‌شود.

. و دیدی که: ستم و تجاوز شایع شده است.

. و دیدی که: غیبت، سخن خوش آنها شود و بعضی بعض دیگر را به آن بشارت کنند.

. و دیدی که: صبح و جهاد برای خدا نیست.

. و دیدی که: سلطان به خاطر کافر، شخص مؤمن را خوار کند.

. و دیدی که: خرابی بیشتر از آبادی است.

. و دیدی که: معاش انسان از کم‌فروشی به دست می‌آید.

. و دیدی که: خون‌ریزی آسان گردد.

. و دیدی که: مرد به خاطر دنیایش ریاست می‌کند.

. و دیدی که: نماز را سبک شمارند.

. و دیدی که: انسان ثروت زیادی جمع کرده، ولی از آغاز آن تا آخر، زکاتش را نداده است.

. و دیدی که: قبر مرده‌ها را بشکافند و آنها را اذیت کنند.65. و دیدی که: هرج و مرج بسیار است.

. و دیدی که: مرد روز خود را با مستی به شب می‌رساند، و شب خود را نیز به همین منوال به صبح برساند و هیچ اهمیّتی به برنامه مردم ندهد.

. و دیدی که با حیوانات آمیزش می‌شود.

. و دیدی که مردم به مسجد (محل نماز) می‌رود وقتی برمی‌گردد لباس در بدن ندارد، (لباس را دزدیده‌اند).

. و دیدی که: حیوانات همدیگر را بدرند.

. و دیدی که: دل‌های مردم سخت و دیدگان‌شان خشک و یاد خدا برایشان گران است.

. و دیدی که: بر سر کسب‌های حرام آشکار را رقابت کنند.

. و دیدی که: نمازخوان برای خودنمایی نماز می‌خواند.

. و دیدی که: فقیه برای دین خدا فقیه نمی‌آموزد و طالب حرام ستایش و احترام می‌گردد.

. و دیدی که: مردم در اطراف قدرتمندانند.

. و دیدی که: طالب حلال، مذمت و سرزنش می‌شود و طالب حرام، ستایش و احترام می‌گردد.

. و دیدی که: در مکه و مدینه کارهایی می‌کنند که خدا دوست ندارد و کسی از آن جلوگیری نمی‌کنند و هیچ‌کس بین آنها و کارهای بدشان مانع نمی‌شود.

. و دیدی که:‌ آلات موسیقی و لهو در مدینه و مکه آشکار گردد.

. و دیدی که مرد سخن حق گوید و امر به معروف و نهی از منکر کند، ولی دیگران او را از این کار برحذر می‌دارند.

. و دیدی که: مردم به همدیگر نگاه می‌کنند، و از مردم بدکار پیروی نمایند.

. و دیدی که: راه نیک خالی و راه رونده ندارند.

. و دیدی که: مرده را مسخره کنند و کسی برای او اندهگین نشود.

. و دیدی که: سال به سال بدعت و بدی‌ها بیشتر شود.

. و دیدی که: مردم و جمیعت‌ها جز از سرمایه‌داران پیروی نکنند.

. و دیدی که: به فقیر چیزی را دهند که برایش بخندند، ولی در راه غیر خدا ترحّم است.

. و دیدی که: علائم آسمانی آشکار شود و کسی از آن نگران نشود.

. و دیدی که: مردم مانند حیوانات در انظار یکدیگر عمل جنسی به جای می‌آورند و کسی از ترس مردم از آنها جلوگیری نمی‌کند.

. و دیدی که: انسان در راه غیر خدا بسیار خرج کند، ولی در راه خدا از اندک هم مضایقه دارد.

. و دیدی که: حقوق پدر و مادر رواج دارد و فرزندان هیچ احترام برای آنها قایل نیستند بلکه نزد فرزند از همه بدترند.

. و دیدی که: زنها بر مسند حکومت بنشینند و هیچ کاری جز خواسته آنها پیش نرود.

. و دیدی که: پسر به پدر نسبت دروغ بدهد، و پدر و مادرش را نفرین کند و از مرگ‌شان شاد گردد.

. و دیدی که: اگر روزی بر مردی بگذرد، ولی او در آن گناه بزرگی مانند بدکاری، کم‌فروشی و زشتی انجام نداده ناراحت است.

. و دیدی که: قدرتمندان غذای عموم مردم را احتکار کنند.

. و دیدی که: اموال حق خویشان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ (خمس) در راه باطل تقسیم گردد و با آن قماربازی و شراب‌خواری شود.

. و دیدی که: به وسیله شراب بیمار را مداوا و برای بهبودی آن تجویز کنند.

. و دیدی که: در امر به معروف و نهی از منکر و ترک دین بی‌تفاوت و یک‌سانند.

. و دیدی که: سر و صدای منافقان برپا، امّا صدای حق‌طلبان خاموش است.

. و دیدی که: برای اذان نماز مزد می‌گیرند.

. و دیدی که: مسجدها پر است از کسانی که از خدا نترسند و غیبت هم نمایند.

. و دیدی که: خورندگان اموال یتیمان ستوده شوند.

. و دیدی که:‌ قاضیان برخلاف دستور خداوند قضاوت کنند.

. و دیدی که: استان‌داران از روی طمع، خائنان را امین خود قرار دهند.

. و دیدی که: فرمان‌روایان، میراث مستضعفان را در اختیار بدکاران از خدا بی‌خبر قرار دهند.

. و دیدی که: بر روی منبرها از پرهیزکاری سخن می‌گویند، ولی گویندگان آن پرهیزکار نیستند.

 و دیدی که: صدقه را با وساطت دیگران، بدون رضای خداوند و به خاطر درخواست مردم بدهند. و دیدی که: وقت (اول) نمازها را سبک بشمارند.

. و دیدی که: هم و هدف مردم شکم و شهوت‌شان است.

. و دیدی که: دنیا به آنها روی کرده است.

. و دیدی که: نشانه‌های برجسته حق ویران شده است؛

در این وقت خود را حفظ کن و از خداوند بخواه که از خطرات گناه نجاتت بدهد

مکان ظهور

طبق روایات متواتر از طریق شیعه و سنی، که قیام شکوه مند آن مصلح جهانی از سرزمین و از مسجد الحرام، کنار کعبه ی معظمه، آغاز خواهد شد و تعداد سیصد و سیزده تَن از اصحاب او که فرماندهان لشکری و کشوری آن حضرت هستند، در میان رکن و مقام، با آن حضرت بیعت می کنند. آن گاه، تعداد دَه هزار نفر تکمیل می شود و وجود مقدّس حضرت بقیه الله (عج) با سپاه دَه هزار نفری، از مکّه حرکت می کنند و به اصلاح جهان می پردازند

مفضّل از حضرت صادق(علیه السلام) می پرسد: «ای آقای من! حضرت مهدی (عج) از کجا و چه گونه ظهور می کند؟». حضرت فرمودند: «ای مفضل! او به تنهایی ظهور می کند و به تنهایی کنار کعبه می آید و به تنهایی شب را در آن جا می گذراند.».
در روایت دیگری می فرماید: «چون مهدی به در آید، به مسجدالحرام رود. رو به کعبه و پشت به مقام ابراهیم بایستد. دو رکعت نماز گزارد. آن گاه فریاد برآورد: «ای مردمان! منم یادگار امام و یادگار نوح و یادگار ابراهیم و یادگار اسماعیل. منم یادگار موسی و عیسی و محمد... منم صاحب قرآن و زنده کننده ی سنّت..

منبع:اندیشه قم

 


  نوشته های دیگران ()
   1   2      >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
فهرست ها
 RSS 
خانه
ارتباط با من
درباره من
پارسی بلاگ

بازدید امروز: 1
بازدید دیروز:  0
مجموع بازدیدها:  5938
منوها
» درباره خودم «


آخرین منجی

» آرشیو مطالب «

شهریور 90

» لوگوی وبلاگ «